پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
عاشقانه های غمگین
نوشته شده در چهار شنبه 29 دی 1395
بازدید : 456
نویسنده : غریبه آشنا

 

لعنتی ترین حوالی

دیدم داری از دور قدم میزنی
کنارت یکی هست که من نیستم
تو اونقدر محو نگاشیو من
میریزه دلم مات می ایستم
تا میپیچه دستاشو دور تنت
یه جور بدی گیج میره سرم
نگات میکنه با یه حال عجیب
میخواد پاره شه این رگ گردنم
میخوام رد شم آهسته از پیش تو
میترسم که شرمنده شی پیش من
نیاری به روتو بخندی فقط
با چشمات بگی خواهشا حرف نزن، حرف نزن
من عادت ندارم به این حال بد
چیکار کردی با من که من این شدم
خجالت نکش خوب نگام کن ببین
که بعد از تو من پیر و غمگین شدم
دیگه تا ابد این حوالی منو
نمیبینی راحت بگیر دستشو
نیاد اون روزی که بیای پیشمو
 بگی دل بریدو ازم، خسته شد

یه جور بدی گیج میره سرم
نگات میکنه با یه حال عجیب
میخواد پاره شه این رگ گردنم
میخوام رد شم آهسته از پیش تو
میترسم که شرمنده شی پیش من
نیاری به روتو بخندی فقط
با چشمات بگی خواهشا حرف نزن، حرف نزن
من عادت ندارم به این حال بد
چیکار کردی با من که من این شدم
خجالت نکش خوب نگام کن ببین
که بعد از تو من پیر و غمگین شدم
دیگه تا ابد این حوالی منو
نمیبینی راحت بگیر دستشو
نیاد اون روزی که بیای پیشمو
 بگی دل بریدو ازم، خسته شد


:: موضوعات مرتبط: ادبیات , دلنوشته های غمگین , ,
:: برچسب‌ها: مطالب-عاشقانه-زیبا-دل-نوشته-های-بلند-زیبا-و-عاشقانه-دی مااه95 ,



بازدید : 408
نویسنده : غریبه آشنا

 

 

خدای مهربانم
الــــــهی..
همـــــــیشه در حوالی دلتنگی های من..
            جاری میــــــشوی…
الهی..
جـــاری میشوی در ابری چـــشمانم..
و میـــــباری آنقدر تا زلال شــــوم..
الهی..
انقدر که آســــمانی شود هوای دلم… 
داشتن تو..
به همه نداشته ها می ارزد..
الهی..
همیشه هم نفس و هم قدم راه زندگی بندگانت باش
الهی…
ما بندگان رو ب حال خودمان رها نک
 
اهل شعرم… اهل تنهایی و درد… 
پیشه ام فریاد است!! کاسبم… کاسب دل… 
صادراتم شادی.و.. وارداتم غم ودرد… 
دوستانی دارم سردتر از سردی برف… 
گاه گاهی یخشان میشکند… 
گاه گاهی دلشان می سوزد… ولی از روی ترحم… 
سر زمینی دارم مردمانش همه دوست. ولی از روی ریا…
خنده ام می گیرد!!! 
دلشان مرده ولی، لبشان خندان است… 
گله از اهل تماشا دارم… گله از این همه حاشا دارم… 
خنده ام می گیرد!!!
من خودم اهل تماشا هستم… 
گاه گاهی دلی میسازم، میفروشم به شما… 
تا به آواز صداقت که در آن زندانیست دل بی مهر شما تازه شود…
چه خیالی… چه خیالی… 
خوب میدانم دلتان بی مهر است.. 
 
 
 
 
 
به ما گفتند باید بازی کنید 
گفتیم با کی  ؟ 
گفتند با تیم دنیا 
تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟
سوت آغاز بازی رو زدن . فقط فهمیدیم خدا تو تیم ماست
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد 
ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم امتیاز ها برابر بود 
تو همین فکر بودم که خدا زد پشتم و خندید و گفت :
نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن
گفتم آخه چطوری ؟
بازم خندید و گفت :
خیلی ساده فقط پاس بده به من  !

باقیش با من   ؟!

 
 
 
 

:: موضوعات مرتبط: ادبیات , ,
:: برچسب‌ها: مطالب-عاشقانه-زیبا-دل-نوشته-های-بلند-زیبا-و-عاشقانه-دی مااه95 ,



بازدید : 441
نویسنده : غریبه آشنا

 

https://telegram.me/lorigeram

 سخت است کنترل اشک های شبانه ای که بر روی بالشت زیر سرت دفن میشوند

سخت است کنترل اشک های شبانه ای که بخاطر 

خاطرات گذشته و تلخی ان از دل چشم بیرون میریزد…

سخت است.بتوانی جلوی  اشکهایی را بگیری که

  نبود کسی علت ان است

تمام شب های خود را  با اشک های یواشکی 

سر کردم  تا ارام شوم

تا در گذر  لحظات عمر  یاد عزیزانی باشم که

میتوانستند کنارم باشند  اما نیستند..

 

 





:: موضوعات مرتبط: دلنوشته های شکسته , ,
:: برچسب‌ها: مطالب-عاشقانه-زیبا-دل-نوشته-های-بلند-زیبا-و-عاشقانه-دی مااه95 ,



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 96 صفحه بعد